همه جا می توان زندگی کرد و خوب هم زندگی کرد

یکشنبه 3 آبان 1388
چند وقت پیش جمله ای را دیدم که خیلی خوشم آمد و مدتی هم در اتاق کارم نصبش کرده بودم. چمله این بود: «همه چا می توان زندگی کرد و خوب هم زندگی کرد». اما آیا واقعاً این امر شدنی است؟ بسیاری از روان شناسان معتقدند شادی و لذت امری درونی است و انسان ها باید بیاموزند که به دنبال شادی در بیرون نباشند. اگر شادی، شعف و لذت از زندگی را در درون جستجو نکنیم و به دنبال مظاهر آن در بیرون باشیم با رسیدن به آن عوامل بیرونی خواهیم دید در سراب به سر برده ایم. البته نمی توان منکر شد که انسان موجودی اجتماعی است و نمی تواند در حصاری از اعتقادات و الزامات درونی، خود را محصور کند. بسیاری اوقات سعی می کنیم خوب زندگی کنید ولی محیطی که در آن زندگی می کنیم این را بر ما نمی پسندد، چون در بعضی محیط ها خوب زندگی کردن (با مؤلفه هایی مانند صداقت داشتن، مهربان بودن، نیکی کردن و .....) با سوء تفاهم هایی که در مغایرت با فرهنگ رسمی آن جامعه قرار می گیرد مواجه شده و تفسیرهای ناصوابی از آن می شود. به عبارت دیگر اگر خواسته باشید اصل فوق را پیاده کنید و حتی اگر شما به محیط کاری نداشته باشید، بعضی اوقات محیط به شما و تلاش تان برای خوب زندگی کردن کار دارد! تلاش برای یاد گرفتن (تأکید کنم: یاد گرفتن) خوب زندگی کردن و در گرداب تلاطم های دنیای بیرون نیفتادن، باید یکی از آرزوهای انسان های سالم باشد

پست‌های معروف از این وبلاگ

طرح بلوکی تصادفی شده

کاربرد میانگین هارمونیک یا همساز

کوزه هر چه خالی تر پر هیاهوتر!