توهین در کلام مسئولین: اخلاق مداری و خلقیات ایرانی

16 دی 1388

قبلاً نوشته بودم ( 1 - 2 ) وقتی کسانی که قاعدتاً باید الگوهای جامعه باشند از تریبون های رسمی به جنگ لفظی با بدترین تعابیر روی می آورند، نباید از جوان و نوجوان جامعه انتظار داشت درمسیر درست گام بردارد. نباید ادعا کنیم که جامعه ای اخلاق مدار داشته و بقیه جوامع باید از ما الگو برداری کنند.

اخیراً از یکی از تریبون های رسمی کشور عده ای که با نظر خطیب مخالف بوده اند به بز و بزغاله تشبیه شده اند و بعد هم ایشان، که قاعدتاً به دلیل منسبی که دارد باید الگوی اخلاق باشد، کوتاه نیامده اند و اطلاعیه داده اند که ایراد به من نیست به خداست!! چون خدا کسانی را که بصیرت ندارند به چهارپا تشبیه کرده!! سوال اینجاست که اگر این گونه استدلال کنیم آیا مخالفان این آقا نمی توانند ایشان را با همین استدلال مورد هچمه قرار دهند؟ آیا ایشان خدا هستند که برداشت خود را عین صواب می دانند و برداشت بقیه را در مسیر خطا؟!

خوب است نظر یکی از مهاجران افغان، با قلمی که صداقت و پاکی در آن موج می زند، تحت عنوان «ما را خر گویند و شما را بزغاله» را در این زمینه بخوانید. من خواندم و راستش را بخواهید کمی خجالت کشیدم. در بخشی نوشته: .... اما اینکه کسی بیاید و ملت را بز و بزغاله بخواند در مملکت من که مسبوق به سابقه نیست در عوض ما هر چه بخواهیم دولت مردان را حیوان و بز و قاطر میخوانیم .....

به نظر می رسد این رویه کمی هم به خلقیات ما ایرانی ها بر می گردد. فرهنگ تلاش و کار نداریم و هر که کار کند را خر می گوییم!! با همۀ ادعای اخلاق مداری، در باتلاق بی اخلاقی دست و پا می زنیم و بقیه را بز و بزغاله خطاب می کنیم!!

پست‌های معروف از این وبلاگ

طرح بلوکی تصادفی شده

کاربرد میانگین هارمونیک یا همساز

کوزه هر چه خالی تر پر هیاهوتر!