آمارهایی که باید جدی گرفت
27 بهمن 1388
گزارش مرکز پژوهش های مجلس در ارتباط با خسارت هایی که سوء مدیریت ها در آموزش و پرورش به بار آورده، علی رغم تأسف انگیز بودن آن، خواندنی است! خواندنی برای کسانی که بدون داشتن صلاحیت مسئولیت هایی را برعهده می گیرند که نباید بر عهده بگیرند. خواندنی برای کسانی که با تصمیمات غلطی که هر چند در مقطع خود ظاهراً با نیت درستی اتخاذ شده، اما به دلیل شتاب زدگی، عدم بها دادن به تخصص و کار پژوهشی و در یک کلام خود را عقل کل دانستن!! خسارت هایی را به جا می گذارند که عواقب آن (خصوصاً در حیطه آموزش و پرورش) موجب تحت تأثیر قرار گرفتن چندین نسل خواهد شد. چند وقت قبل نوشته بودم که نمی شود گفت فلانی انسان درستی است اما هر مسئولیتی که به او بدهند را به راحتی قبول کند. به راستی خسارت هایی که از سوء مدیریت ها به کشور تحمیل می شود را شاید هیچ دشمنی نتواند به ما وارد کند. بخش هایی از گزارش می گوید:
در 6 سال اخير نزديك به پنج ميليون نفر از دانشآموزان مردود شدهاند ...... مجموع هزينههاي برآورده شده ناشي از شكست تحصيلي از سال 1370 تا1383 براي دولت و خانوادهها حداقل معادل 2235 ميليارد تومان .... در همين زمان كل كسري بودجه تامين شده براي آموزش و پرورش از سوي دولت نيز 4688 ميليارد تومان بوده كه اگر نسبت اين دو رقم محاسبه شود تقريبا 50 درصد مبلغ كسريهاي تامين شده توسط دانشآموزان مردودي، فقط در دوره آموزش عمومي تلف شده ....... بنا به اظهارات برخي كارشناسان در سالهاي پس از پيروزي انقلاب بيش از 100 هزار كلاس درس (دقت کنید صد هزار!!!!) در مناطقي ساخته شدهاند كه هم اكنون دانش آموز ندارد. در حالي كه در بسياري مناطق ديگر، نبود كلاس و مدرسه و ايجاد مدارس دو و حتي سه نوبته،.......در حال حاضر مراكز تربيت معلم موجود با دارا بودن فضا و مدرس كافي فقط با كمتر از 10 درصد ظرفيت خود كار ميكنند و فضا و امكانات بسيار آنان اغلب بلا استفاده و در حال مستهلك شدن است و اين در حالي است كه آموزش و پرورش از كمبود نيروي انساني متخصص و پايينبودن مهارت معلمان خود گلايه دارد.
گزارش مرکز پژوهش های مجلس در ارتباط با خسارت هایی که سوء مدیریت ها در آموزش و پرورش به بار آورده، علی رغم تأسف انگیز بودن آن، خواندنی است! خواندنی برای کسانی که بدون داشتن صلاحیت مسئولیت هایی را برعهده می گیرند که نباید بر عهده بگیرند. خواندنی برای کسانی که با تصمیمات غلطی که هر چند در مقطع خود ظاهراً با نیت درستی اتخاذ شده، اما به دلیل شتاب زدگی، عدم بها دادن به تخصص و کار پژوهشی و در یک کلام خود را عقل کل دانستن!! خسارت هایی را به جا می گذارند که عواقب آن (خصوصاً در حیطه آموزش و پرورش) موجب تحت تأثیر قرار گرفتن چندین نسل خواهد شد. چند وقت قبل نوشته بودم که نمی شود گفت فلانی انسان درستی است اما هر مسئولیتی که به او بدهند را به راحتی قبول کند. به راستی خسارت هایی که از سوء مدیریت ها به کشور تحمیل می شود را شاید هیچ دشمنی نتواند به ما وارد کند. بخش هایی از گزارش می گوید:
در 6 سال اخير نزديك به پنج ميليون نفر از دانشآموزان مردود شدهاند ...... مجموع هزينههاي برآورده شده ناشي از شكست تحصيلي از سال 1370 تا1383 براي دولت و خانوادهها حداقل معادل 2235 ميليارد تومان .... در همين زمان كل كسري بودجه تامين شده براي آموزش و پرورش از سوي دولت نيز 4688 ميليارد تومان بوده كه اگر نسبت اين دو رقم محاسبه شود تقريبا 50 درصد مبلغ كسريهاي تامين شده توسط دانشآموزان مردودي، فقط در دوره آموزش عمومي تلف شده ....... بنا به اظهارات برخي كارشناسان در سالهاي پس از پيروزي انقلاب بيش از 100 هزار كلاس درس (دقت کنید صد هزار!!!!) در مناطقي ساخته شدهاند كه هم اكنون دانش آموز ندارد. در حالي كه در بسياري مناطق ديگر، نبود كلاس و مدرسه و ايجاد مدارس دو و حتي سه نوبته،.......در حال حاضر مراكز تربيت معلم موجود با دارا بودن فضا و مدرس كافي فقط با كمتر از 10 درصد ظرفيت خود كار ميكنند و فضا و امكانات بسيار آنان اغلب بلا استفاده و در حال مستهلك شدن است و اين در حالي است كه آموزش و پرورش از كمبود نيروي انساني متخصص و پايينبودن مهارت معلمان خود گلايه دارد.