توقف توسعه در 12 رشتۀ دانشگاهی از جمله روان شناسی

 28 شهریور 1389
چند وقتی است که شایعاتی در مورد تحول در رشته های انسانی به گوش می رسه. امروز این خبر به نقل از مدیر دفتر گسترش آموزش عالی کشور منتشر شده که  توقف توسعه ی 12 رشتۀ علوم انسانی را اعلام کرده. مهم ترین شاخه های علوم انسانی در میان این 12 رشته هستند. گفته شده باید سرفصل های جدیدی برای این رشته ها تهیه بشود، چون سرفصل های قبلی خیلی قدیمی است. البته باید سؤال کرد کدام استاد متعهدی به سرفصل های از تاریخ گذشتۀ اعلام شده از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی پایبند است؟ اکثر اساتید سعی می کنند از جدیدترین منابع سرفصل ها را استخراج و تدریس کنند. 
چند دهه قبل که سرفصل ها رو تهیه کردند، به جای انجام کار علمی، خیلی راحت به طور مثال در درسی مانند روان شناسی تربیتی، فهرست مطالب کتاب روان شناسی تربیتی دکتر شریعتمداری رو (که البته مربوط به چندین دهۀ قبل است و کاملاً با روند جاری رشتۀ روان شناسی تربیتی، بیگانه) را برداشتند و کردند سرفصل!! به خیال مبارک هیچ کس هم نرسید که این راه سرفصل نویسی نیست. 
این رو گفتم نه به دلیل اینکه با تحول در برنامه ریزی شاخه های علمی خصوصاً علوم انسانی مخالف باشم، که برعکس خیلی هم با آن موافقم، اما سوالم اینجاست همان طور که 3 سال قبل بدون نظر کارشناسی و توجه به واقعیت های موجود، به طور سلیقه ای درب های دفتر گسترش را باز کردید و با تاسیس هر رشته ای در هر جایی، با هر شرایطی موافقت کردید (حتی در دوره های تحصیلات تکمیلی)، نکند که این تصمیم برای تحول و  توقف هم مانند آن باشد. بادی است که خواهد وزید و تمام خواهد شد، بدون نگاه کارشناسی و برای رسیدن به تحول واقعی در علوم انسانی که البته سخت به آن محتاجیم، اما نه با چنین نگاهی. آیا واقعاً مجوز دادن و یا ندادن به رشته های بر اساس نگاه کارشناسی است؟!
همین دیروز روزنامۀ محلی بیرجند تیتر زده بود که چهارمین قطب دانشگاهی بین المللی!!! کشور در زیرکوه قائن!!! توسط دانشگاه پیام نور راه اندازی شده و عکسی زده بود از نمایندۀ آن شهر ومسئولین که نواری را پاره می کردند. از دیوار هیچ رشته ای هم کوتاه تر نبود، این دانشگاه را با رشتۀ روان شناسی و علوم تربیتی بازگشایی شده!!! همان رشته هایی که می گویند باید متوقف شود. جالب تر از این رو بگم که چند وقت پیش در شورای آموزشی دانشگاه برای یکی از شهرهای استان بنا به درخواست نماینده، مقرر شده بود (بخوانید از بالا دستور رسیده بود!!) که باید دانشکده ای باز شود. بعد از کلی کار کارشناسی دانشگاه پیشنهاد تاسیس کارشناسی گیاه پزشکی (یا یکی از رشته های مورد نیاز منطقه را) داده بود. بعد از مکاتبات و رسیدن موافقت نامه، مشخص شد با رشتۀ زراعت موافقت شده؟! رشته ای که به دلیل پذیرش زیاد دانشجو، حتی ظرفیت های دانشگاه های بزرگ تکمیل نمی شود. چرا؟ پاسخ ساده است، فردی از مرتبطین با نماینده که فوق لیسانس این رشته بوده و در آن شهر پیگیر کارها بوده، و باید برایش رشته ای آورده می شد که امکان تدریس رو داشته باشه!!!

پست‌های معروف از این وبلاگ

طرح بلوکی تصادفی شده

کاربرد میانگین هارمونیک یا همساز

کوزه هر چه خالی تر پر هیاهوتر!