تأثیر آموزش مبتنی بر حل مسئله بر افسردگی و خودکارآمدی دانشجویان

 21 آبان 1389
روز دوشنبۀ این هفته (17 / 8/ 1389) جلسات دفاع دو دانشجوی دیگر از دانشجویان کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، که هدایت پایان نامه های شان با من بود،برگزار شد. به دلیل مشغلۀ زیاد نتوانستم گزارش جلسات دفاع را بنویسم. 

در جلسۀ اول، منصورۀ بهرامی گزارش پژوهش اش پیرامون تحت عنوان «تأثیر آموزش مبتنی بر حل مسئله بر افسردگی و خودکارآمدی دانشجویان» را ارائه نمود. این پژوهش به شیوۀ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده بود. 30 دانشجوی دختر با نمرۀ افسردگی بین 17 تا 30، از بین 170 دانشجوی ساکن خوابگاه های دانشجویی دانشگاه بیرجند انتخاب  و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزینی شده اند. پرسشنامۀ افسردگی بک،   پرسشنامۀ حل مسئلۀ کسیدی و لانگ و از پرسشنامۀ خودکارآمدی عمومی شرر برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شد. گروه آزمایش طی 5 جلسۀ 2 ساعته تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند.برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون آماری t تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت میان گروه آزمایش و کنترل معنادار بوده و گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، کاهش در افسردگی و افزایش در خودکارآمدی داشته اند. پژوهشگر معتقد بوده که آموزش حل مسئله در جهت کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی سودمند است.

پست‌های معروف از این وبلاگ

طرح بلوکی تصادفی شده

کاربرد میانگین هارمونیک یا همساز

کوزه هر چه خالی تر پر هیاهوتر!