طراحی ابزار سنجش مدیریت دانش در آموزش عالی

29 آبان 1389
هفتۀ گذشته استاد داور یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی دانشگاه بودم. موضوع پایان نامه، طراحی ابزار سنجش مدیریت دانش در آموزش عالی و آزمون آن در دانشگاه بیرجند بود. دانشجوی ارائه کننده نیز از دانشجویان ورودی چهار سال قبل دانشگاه بود که با تأخیر زیاد کارش را ارائه می کرد. او در کلاس های درسی از دانشجویان فعال و برگزیده محسوب می شد. اما علی رغم انتظار زیاد، کار ضعیفی را ارائه کرد. هم متن ارائه شده و هم ارائۀ حضوری اش دارای اشکالاتی اساسی بود.
یکی از دلایل ضعف کار، گسترده بودن موضوع و به عبارت دیگر انجام چند پژوهش در یک پژوهش بود. این پژوهش شامل 4 مرحله می شد: طراحی مدل، ساخت ابزار، اعتبار و روائی ابزار، بررسی وضعیت اساتید دانشگاه بیرجند بر اساس ابزار. پر واضح بود که با این گستردگی، عملاً انجام درست پژوهش از عهدۀ یک دانشجو در سطح کارشناسی ارشد خارج است. به همین دلیل، همۀ بخش های کار به نوعی دچار اشکال بود. حتی می توان گفت کاری در مورد بعضی از بخش های پایان نامه انجام نشده بود.
اما شاید اگر دانشجوی فوق همانند حضور فعالش در کلاس، در ایام کار روی پایان نامه، انگیزۀ لازم را می داشت و التبه وقت هم صرف می کرد، کار به مراتب بهتر از آن چیزی می بود که ارائه شد. یکی از اساتید مشاور به نکتۀ مهمی اشاره کرد که تجربه نشان داده اگر دانشجو در همان ایام حضور در دانشکده (دو سال) پروژۀ پژوهشی اش را به سامان نرساند، بعد با مشکل مواجه می شود. این نکته در مورد این دانشجو کاملاً صدق می کرد.
در جلسۀ دفاع در چند نوبت، دانشجو به جای اینکه با قدرت تمام از کارش دفاع کند، چه قبل از رسمیت جلسه و در چه در حین کار به شکلی صحبت کرد که انگار خودش به ضعف کارش معتقد است و انتظار دارد اساتید جدای از کار به او نمره دهند! حتی در وسط جلسه نیز یکی از اساتید مشاور این نکته را به او تذکر داد.

پست‌های معروف از این وبلاگ

طرح بلوکی تصادفی شده

کاربرد میانگین هارمونیک یا همساز

کوزه هر چه خالی تر پر هیاهوتر!