رابطۀ انواع، میزان و اهمیت حمایت اجتماعی با بهزیستی ذهنی و پيشرفت تحصيلی دانش آموزان دختر

 29 شهریور 1389
امروز روز بسیار پرکاری بود. دو نفر دیگر از دانشجویان کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی دانشگاه که هدایت پایان نامۀ آن ها بر عهده ام بود، از کارشان دفاع و هر دو نفر با نمرۀ 19 و به خوبی کارشان را ارائه کردند.
----
خانم فاطمه ابوطالبی اولین دانشجویی بود که امروز از کارش دفاع کرد. سال گذشته موضوع ایشان را با اعتباریابی مقیاس حمایت اجتماعی برای کودکان و نوجوانان در قالب طرحی پژوهشی شروع کردیم. مقیاس های حمایت اجتماعی موجود برای بزرگ سالان کاربرد دارد و فقط میزان حمایت اجتماعی را می سنجد. این مقیاس علاوه بر میزان، منابع حمایت (والدین، معلم، دوست نزدیک، همکلاسی ها ، سایر عوامل مدرسه)،  اهمیت میزان حمایت دریافت شده از این منابع، و انواع حمایت (بر اساس نظر تاردی: عاطفی، اطلاعاتی، ابزاری و ارزیابانه) را مورد سنجش قرار می دهد. به همین منظور مقیاس حمایت اجتماعی کودک و نوجوان را از سازنده ی اصلی دریافت و اعتباریابی آن انجام شد.
در ادامه خانم ابوطالبی به موضوع حمایت اجتماعی علاقه مند شدند. در پژوهش های انجام شده قبلی فقط میزان حمایت اجتماعی با بهزیستی ذهنی سنجیده شده اما در این کار علاوه بر میزان حمایت، اهمیت حمایت، منابع حمایت و انواع حمایت با بهزیستی ذهنی بررسی شده است. یکی از بارزترین نتایج پژوهش تأثیر نقش بی بدلیل حمایت والدین، خصوصاً حمایت های هیجانی و اطلاعاتی آن ها در مقایسه با سایر منابع و انواع حمایت اجتماعی در بهزیستی دانش آموزان دختر است. نقش مدارس و معلم و گروه مرجع (دوستان و همکلاسی ها) در بهزیستی ذهنی نشان داده نشد که چرایی عدم تأثیر نقش مدرسه به ویژه معلمان می تواند سؤالی برای متولیان تعلیم و تربیت باشد. امیدوارم به زودی مقاله مستخرج از این کار که برای مجلات علمی ارسال شده به چاپ برسد. چکیده را در زیر برای دسترس علاقه مندان ذکر می کنم.

موضوع: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین حمایت اجتماعی (انواع، میزان و اهمیت منابع حمایتی) با بهزیستی ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی (رگرسیون) و جامعۀ آماری کلیۀ دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر بیرجند بوده اند. 220 دانش آموز دختر به شیوۀ تصادفی از بین سه مرکز پیش دانشگاهی انتخاب شدند. از مقیاس حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان (CASSS2000، مالکی، دیمری و الیوت، 2000) و پرسشنامۀ شادکامی آکسفورد (OHI) برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بین منابع حمایت اجتماعی و میزان حمایت ادراک شده از سوی والدین و هم کلاسی ها با بهزیستی ذهنی رابطۀ مثبت و معنادار وجود دارد. به علاوه، فقط اهمیت حمایت دریافت شده از سوی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان ارتباط مثبت و معناداری، و از بین انواع حمایت اجتماعی نیز حمایت های عاطفی و حمایت اطلاعاتی رابطۀ معنادار با بهزیستی ذهنی داشته است. بین انواع و منابع حمایت اجتماعی با پیشرفت تحصیلی ارتباط معناداری نشان داده نشد. از سوی دیگر، نتایج جانبی پژوهش نیز نشان داد بین تعداد برادران، تعداد فرزندان و ترتیب تولد با میزان حمایت اجتماعی والدین همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد. بین متغیرهای تعداد برادران، جمع فرزندان و ترتیب تولد با میزان حمایت اجتماعی والدین همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد. هم چنین بین متغیرهای جمع فرزندان با حمایت ابزاری و ترتیب تولد با حمایت عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری نیز همبستگی معکوس و معنادار وجود داشت. در جلسه دفاع قرار شد افعال نیزبه شکل حال ساده باشند.
نتیجه گیری: حمایت اجتماعی والدین و خانواده مهم ترین نقش را در بهزیستی ذهنی نوجوانان ایفا می کند. این نقش به ویژه به حمایت هیجانی و اطلاعاتی والدین مرتبط است. چرایی عدم نقش مدرسه و به خصوص معلمان در بهزیستی ذهنی باید مورد بررسی بیشتر قرار گیرد. 

پست‌های معروف از این وبلاگ

طرح بلوکی تصادفی شده

کوزه هر چه خالی تر پر هیاهوتر!

کاربرد میانگین هارمونیک یا همساز